هیپ هاپی
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ...
ﺩﯾﺸﺐ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺑﻮﺩﻡ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ، ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎ، ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺎ، ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻫﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ...
ﺗﻤﺎﻡ ﺩﯾﺸﺐ ﺭﺍ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺑﺎﺷﺪ ...
خداحافظ سیگار !
دیشب پاکت آخر سیگارمو تموم کردم . میخوام بذارم کنار .
به این فک کردم که توی این شهر بزرگ به اندازه کافی دود میخورم از ماشینا ، چه برسه که من خودم دارم دود میدم به خودم . گور بابای آرامشش ، گور بابای همه چی ! به درک که خیلی چیزا سر جاش نیس.
اول باس به اون چیزی که میخوام برسم و اونجاست که آرامش واقعی به وحود میاد.
یکم از خاطرات خنده دار بگم :)) این قسمت والیبال
من تا یکی دو سال قبل ورزشکار بودم ! سیگاری نبودم ، تا دو دیقه میدوییم نفسم نمیگرفت مث اسب میدوییدم هر شب پارک 5 دور میزدم.
بگذریم.
من به دلیل دراز بودنم خیلیا بهم گفتن برو والیبال بدنت استیل والیبالو داره خلاصه رفتم والیبال و توی تیمای مختلف بازی میکردم و روز در میون میرفتم سالن تمرین . اینقدر تو این تیما بازی کردم که آخر از طرف تیم استان ینی تیم میزان مشهد قبول شدم و میرفتم تمریناشونو . مربی این تیم میزان که نام نمیبرم خیلی حرفای بدی میزد و یه جورایی فحش دادن من از اونجا شروع شد کل تیم از حرفای این یارو خندشون میگرفت .
بگذریم...
معمولا توی تیمای حرفه ای مربی از توی بازی کردن بازیکنا ایرادارو رفع میکنن و تمرینی در کار نیس . ما طبق روال همیشگی دو تیم شدیم و بازی کردیم . یکم از بازی کردن گذشت و مربی مث همیشه بازیو نگه داشت و نکته هارو شروع کرد به گفتن . گفت :
شما اگه بشینین و ساعد بزنین حتی اگه توپ به خ*یه هاتون هم بخوره توپ بلند میشه !!! بعد این حرف کل تیم کف سالنو گاز میزدن از همون موقع به بعد این جمله خیلی معروف شده بود بین تیم . ولی واقعا این جمله کارساز بودو همه ساعد زدنشون اصولی شد و مینشستن و ساعد میزدن!
نتیجه : یه حرفو با شوخی گفته بشه تاثیر بیشتری میذاره تا اینکه با زور و اخم و تنبیه گفته بشه.
دلیل اینکه از ورزش اومدم بیرون فقط لاشی بازی یک مربی بود . داستانش طولاینه و اصلا اون مربی ارزش صحبت کردن نداره ! بی ناموسی بیش نبود .
نيستيم و نبوديم مث رپراي دولتي...
نداشتيم تريپ با بچه ننه هاي غربتي(اشاره به حسين تهي ، خلسه ، ليتو ، جي جي ، سيجل و...) / نيستيم و نبوديم مث رپراي دولتي ( اشاره به حميد صفت و امثالش)
ما روز و شب ميجنگيم واسه جون و دود و اسكناس / كه همينه زندگي هرچيزي ديگه باشه جز اين اشتباست...
امير خلوت - ماييم و خدا ( آهنگ وبلاگ )
یک خبر بد !!!
امروز عروسی داداشمِ ! واقعا بده که دلت نخواد خیلیارو ببینی توی عروسی !
آشناهایی که از غریبه ها بدترن
آشناهایی که سالی یک بار میبینیشون و تعجب میکنی چقدر تغییر کرده طرف!
آشناهایی که فقط اسمت تو گوشیش سیو شده و بهش پیام میدی و جوابتو با سردی میده و ضایع میشی و دیگه بهش پیام نمیدی.
من از 0 سالگی تا الان که در آستانه 18 سالگیم به این نتیجه رسیدم که :
غریبه خیلی بهتر از آشناست توی این دنیا ! من از غریبه معرفت دیدم ، دوستی دیدم ، مهربونی دیدم ، عشق دیدم .
در صورتی که من واسه آشناهام معرفت داشتم ، دوستی داشتم ، مهربونی کردم ، عشق داشتم ولی هیچ انعکاسی ندیدم از طرف همین آدمای به ظاهر آشنا.
1 سالی میشه به این نتیجه رسیدم که سمت هیچ کدوم از آشناها نرم و هیچ ارتباطی نداشتم باهاشون و اونا هم هیچ پیامی ندادن . بعد که سرد برخورد میکنی میگن خودشو میگیره.
غریبه ها آشنا / آشناها غریبه!
این خیلی بهتره
ایران = بادکنک
بعضیا تو نت به هر دری میزنن تا یک دخترو مخ کنن ! آبرو هرچی پسرِ بردین ناموسا !
نمیگم دخترا همشون بدن ولی ارزش نداره به هر در بزنی پسر خوب !
اینستا میری میبینی یه دختر عکس از خودش گذشته 10000 تا کامنت ! همه نوشتن لایک ، خیلی خوشگلی ، جوووون بخورمت ، وری نایس ، استیکر قلب و ادامه +18 ( مثلا میخوام دیگه حرف زشت نزنم ) البته دخترا هم بعضیاشون شیرین میزنن و میخاره تنشون !!!
تو خیابون میری میبینی دخترا پاچه هارو دادن بالا و کم کم میخواد مث اروپا کنن اینجارو . باس بگم اینجا کسی جنبه نداره که به پر و پاچه تو نگاه نکنه . تعداد کمی هستن که کنترل چشاشون دست خودشونه و نگاه نمیکنن.
در کل یک پسر یا یک دختر اصیل ایرانی این کارارو نمیکنه. اینا همه کارای عقده ای هاست.
من طرف هیچ کس نیستم ولی دخترا دارن شبیه پورن استارا میشن و پسرا هم خودشونو مث دخترا میکنن و این فرهنگ غربِ . تازه توی غرب هم پسرا اینکارو نمیکنن ، یه عده از پسرای غرب مثل هنرمندها آرایش میکنن ، مثلا کسایی که سبک متال کار میکنن ابروهاشونو برمیدارن ، آرایش میکنن که این هم جزوی از سبکشونه.
نتیجه : ایران پر از عقده ی جنسی و دختر پسرای تو کف پر و پاچه همدیگه . این موضوع نه تقصیر منه نه تو !!!
این تقصیر دولت ، جامعه ی به ظاهر اسلامی ، تفکیک جنسیتی از بچگی ، نداشتن آزادی !
خلاصه همه ی ما مردم عادی بازیچه یه عده لانتوری شدیم ! همیشه گفتم بازم میگم :
ایران مثل بادکنکیه که به تدریج باد میشه ، زمانی هم به منفجر شدنش نمونده...
باکی نیست از مرگ و ترک دنیا
بعضیا...
بعضیا فک میکنن چون منو لینک کردن سالی یک بار بیان و بگن آپ کردن باس برم کامنت بذارم .
درسته یک کامنت ارزش این حرفارو نداره ولی یک مردادی هیچوقت غرورشو نمیذاره کنار . هر وقت اومدی چندتا کامنت مشتی گذاشتی منم میام جبران میکنم . اینطوری که سالی یک بار بیای ببخشید ببخشید چیزمم دستت نمیدم. والـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا !!!!
برو دیگه پیدات نشه وگرنه میگم این پایینی سر و ک**** یکی کنه
یک روزی...
یک روزی به این روزام میخندم! بی شک !!!
کلا گذشته خنده داره ، که واسه چه چیزایی غصه خوردم ، واسه چی اینقدر خودمو اذیت کردم.
به چه چیزای الکی میخندیدم که بعدا واسم اصلا خنده دار نیس .
زندگی همینِ... یک روز میخندی ، یک روز ناراحتی...
در کل ما همه بازیگر یک فیلم طنز تلخیم #سجاد
عجب شعری شد !!!
امروز توی اتاقم به پشتی تکیه داده بودم . گوشیمو برداشتم و شعری که میخوام به طور جدی تمرین کنم و جمعش کنمو آروم خوندم . بعد به خودم گفتم ایوولا دمت گرم خیلی خوب نوشتی البته خانوادم و دوستان هم بسیار زیاد تعریف کردن
آهنگسازیش هم خیلی خوب شد و اولین اهنگیه که به دلم نشست . موضوع شعر دلنوشت ، اجتماعی هستش .
کاریه که از دل اومده و به دل همه میشینه حتما ، نهایت تلاشم اینه بهترین آهنگو جمع کنم ولی هنوز میخوام روی استایلم بیشتر کار کنم و به صدام حس بیشتری بدم .
خلاصه به قول علی قاف پایینیم ولی بالاست مقصد...
:)))
امروز از روی کنجکاوی با اکانت فیک رفتم تو پیح اینستا دوست دخترم . پستاشو باز کردم و کسایی که لایک کردنو نگاه میکردم ببینم کیان ! بعد دیدم 99% مشهدین و همه پسرای خوشتیپ و خوشگل ! خخخخ ، بعد بالای پیجشم نوشته :
صاف و ساده ست / ولی فوق العاده ست / با تو بودن :)))
اینو دیدم فک کردم با منِ بعد که دیدم همه فالوراش مشهدین به این نتیجه رسیدم که عادتشِ چند وقت یک بار بیاد بگه دوست دارم و این چرت و پرتا بعدش بهانه بیاره که نمیتونه باهام صحبت کنه. من توی اعماق فکرشم نیستم ! من بچه نیستم و نمیخواستم رابطه بچه بازی باشه ولی مث اینکه اون بچه ست و بزرگ نشده.
از اولشم حدس میزدم فقط لفظ عشقو میاد . واقعیت داشت.
خلاصه ناراحت نشدم . بیشتر واسم خنده دار بود . اینم یک خاطره دیگه . البته این خاطره تازه ست و همین امروز اتفاق افتاد! ما همه بازیگر یک فیلم طنز تلخیم#سجاد
95/3/1 سجاد میخندد...
همیشه من می سوزم...
سرخ میشوی وقتی می شنوی دوستت دارم
زرد میشوم وقتی می شنوم دوستش داری….
چهارشنبه سوری راه انداخته ایم
سرخی تو از من زردی من از تو!
همیشه من می سوزم….و همیشه تو می پری….
این متن نمیدونم بالاخره مال کیه ! یک جا نوشته حسین پناهی ، یک جا نوشته فرحناز حمید نژاد...
تو میتونستی و نخواستی...
تو می ترسیدی کسی مارو کنار هم ببینِ
تو میتونستی و نخواستی ، همه ی دردم همینِ
همه ی حرف من اینه ، که چرا از چشت افتاد
اون که بی اشاره ی تو دل به جاده ها نمیداد
بی تو بد بینم به جاده ، به کسی که توی راهِ
بی تو شیرینی لبخند رو لبای من گناهِ
از خیالشم میترسم که ببینمت کنارِ
یه کسی که تا دلش خواست
سر رو شونه هات بذاره ... سر رو شونه هات بذاره...
محسن یگانه - خاطره بازی( آلبوم نگاه )
پروژه...
فردا ساعت 9 صبح باس 3 تا پروژه تحویل استاد بدم هنوز یکیشو درست کردم اونم چقدر خنده دار !!! هروقت بازش میکنم خندم میگیره حیف روم نمیشه وگرنه میذاشتم شمام ببینین
پروژه ها ایناست :
1 - ساختن کارت ویزیت با فتوشاپ که خیلی خنده دار درست کردم :))
2 - اصلاح و مونتاژ عکس خودم . ینی با فتوشاپ خودمو خوشگل کنم و بذارم کنار برج ایفل ، ساحل یا ... و طبیعی باشه.
3 - ساختن انیمیشن با فتوشاپ ! منظور از انیمیشن کارتن نیست ، یک عکس متحرک که ایده داشته باشه و جالب باشه. مثلا تام و جری دنبال هم بدوئن ، یا مثل انگری برد پرنده ها پرتاب بشن و بخورن به خوکا یا هر چیز دیگه ای ...
هفته پیش گفته بود درست کنم ، امروز یادم اومده . تا فردا وقت دارم :|
چشام خسته شده ناموسا
قاصدک...
از تک تک این نت های بیمار
تا لرزش این صدای بیزار
از خلوت این کوچه های پر ترس
تا هجوم این سایه های بی مغز
قاصدک بی همتاست
رقص کنان بی پرواست
از شروع این لحظه های خاکی
تا مرگ آخرین نور باقی
از بیستون که نقش کرد فرهاد
تا پایکوبی ِ عشقهای آزاد
قاصدک بی همتاست
رقص کنان بی پرواست
پیغام از باد و پیراهن
خبر از زلف و دل سپردن
نامه از دلهای سوخته
خبر از دهانهای دوخته
قاصدک بی همتاست
رقص کنان بی پرواست
*****
The Ways - Ghasedak
سجاد : من با آهنگای این گروه زندگی کردم ، فوق العاده ست موزیکاشون...
حتما برین سایتشون و آهنگاشونو دانلود کنین.
عقاید کلیشه
واقعا عقاید کلیشه ای چقدر مسیر ادمارو عوض میکنه! اون ادم دیگه خودش نیس! تبدیل میشه به یک ادم پست و دورو که جلو اشناهاش ادای یک ادم پاک رو در میاره ولی چون از بچگی با عقده ی انجام خیلی کارا بزرگ شده با غریبه ها دور از چشم خانواده هزار کثافت کاری و هرزگی میکنه...
درسته دهه هفتادی هستیم بیشترمون و تا ازدواج و زن و بچه خیلی راه مونده ولی از الان یاد بگیریم که اگه یک روزی بچه داشتیم با عقاید کلیشه ای بزرگش نکنیم ، بذاریم همه چیزو تجربه کنه ، همه جا تنها بره ، شما وقتی بهش از اول اعتماد داشته باشی اون خوب تربیت میشه و با همه ی ادما یک جور رفتار میکنه . دورو نمیشه ، همه ی کاراشو میاد به شما میگه .
از ما ک گذشت ولی بی شک اینده ی سختی در انتظار دهه هفتادیاست . چون دختر و پسر به هرزگی و هوس بازی و عقده ای بودن و دورویی و دروغ عادت کردن و با همین روش بزرگ شدن . رابطه های پنهانی از ترس مامان و بابا، عقده واسه امتحان کردن سکس و ... پسرای علفی ، هشیشی ، بنگی و ... اینا همش به خاطر دین و عقاید مسخره و کلیشه ست ... بهرانی در انتظار است... با مغز باز بریم جلو! نه با چیزی که ننه بابامون بهمون گفتن ، فکر کنیم و ببینیم چه راهی درسته... اگه یک درصد از حرفام دروغ بود بگین وبلاگو حذف میکنم. موفق باشین
چاکرم ، سجاد
بگو منو كم داري
يه نيمكت تنها ، يه شعله ي خاموش / يه لحظه يك رويا ، من و تو در آغوش
يه يادگار از عشق ، رو تن درخت پير / يه قصه ي كوتاه ، اي واي از اين تقدير
بگو منو كم داري بگو ، بگو كمي غم داري بگو
بگو منو كم داري بگو ، بگو كمي غم داري بگو
كامران و هومن - بگو
اين آهنگ بچه بودم زياد به گوشم ميخورد . اون موقع چيزي از اين آهنگ نميفهميدم.
الان سر كارم آهنگ گذاشته بودم يه دفه رسيد به اين آهنگ و ياد بچگيام افتادم . كاش بزرگ نميشدم ، فك كنم بهترين دوران زندگيم بچگيم باشه .
تاوان...
ماندم با دل غمگین، آن هم در تاوان تو
لب هایم دوختی، سوختم در پایان تو
شرم بر آن، دستی که ردش ماند بر تنم
آه از آن، کوچه ها که بن بست بودنم
فریااااد، روزهای من
اندوه و درد، رویایی تلخ� از دیروز ما
فریااااد، شبهای من
بغضی� جاری، اشکی� پنهان در چشمان ما
دیدی که آخر، باری شد بر دوش تو
تصویر دستان لرزان مادرم
دیدی که لبخند، نماند بر لبهای تو
سرزمین امید اما ماند برای من
The Ways - Tavaan
یک دوره از زندگیمی The Ways
مرگ...بعد از مرگ...
دیروز جمعه خانواده رفتن بیرون از شهر ، چون حوصله نداشتم گفتم نمیام .
از صبح تنها بودم ، یکمی تمرین موسیقی ، آهنگ گوش دادم ، یکمی هم بازیای کامپیوتری ، یکمی اینترنت تا گذشت و رسیدم به بعد از ظهر...
بعد از ظهر جمعه هم که دلگیر... زدم بیرون از خونه و رفتم توی پارک همیشگی و هندزفری رو در اوردم و نشستم به مرگ فکر کردم! ( حتما میگی دیوونه ام ! )
برای اولین بار بود به طور جدی و عمیق به این فکر میکردم که مرگ چیه ؟ دقیقا مرگ چیه ؟ بعد از مرگ آیا بهشت و جهنمی هست ؟ یا خرافاتی بیش نیست؟!
مثل یک آدمی که توی یک دنیای غریب سر در گمه و نمیدونه عاقبتش به کجا ختم میشه.
سوالات مختلفی ذهنم رو مشغول کرد ... یعنی ممکنه بعد از مرگ ما تبدیل به یک موجود دیگه بشیم ؟ ممکنه اصلا به یک کره و کهکشان دیگه ای تبعید بشیم ؟ یا ممکنه کلا هیچ دنیا و کهکشان و جهان و مکانی نباشه و کلا نابود بشیم ؟ این که خیلی تلخِ ! خیلی پوچِ ! اگه اینطور باشه الان ما داریم بیهوده زندگی میکنیم !
نه تنها من بلکه خیلی ها از نسل شصت و هفتاد سر در گم شدن . بین دو راهی موندن که آیا چیزایی که از بچگی بهمون گفتن درسته یا همش دروغ و کلیشه و مضحکِ...
این سوال هم خیلی وقته ذهنم رو مشغول کرده که اصلا خدایی وجود داره ؟ اگه وجود داره و ما انسان ها اشرف مخلوقات هستیم پس چرا دنیا اینقدر بزرگ و گسترده ست و دانشمند ها تشخیص دادن توی کهکشان و کره هایی که میلیارد ها سال با ما فاصله دارن موجودات دیگه ای هم وجود داره و روی زمین هم دیده شدن و خیلی خیلی پیشرفته تر از ما هستن ، پس ما اشرف مخلوقات نیستیم . چون درک و علمشون بیشتر از ماست.
اگه خدایی وجود داره چرا اینقدر این دنیا رو بزرگ به وجود اورده که ما آدما که مثلا اشرف مخلوقاتیم دچار شک و تردید به وجود خدا بشیم ؟
به عمقش فکر میکنم که خدایی وجود داره یا خیر به چیزی نمیرسم چون دلایلی که عقل میگه آدمو به شک میندازه . ولی کائنات وجود داره و انرژی افکار مارو دریافت میکنه و به ما انعکاس میده همین انرژی رو . نظر شخصی و حدس من اینِ که بعد از مرگ نه روحی وجود داره ، نه بهشتی ، نه جهنمی ، نه چیزی . ولی این نا مشخصِ که ما بعد از مرگ به کجای این دنیای بزرگ و عجیب میریم ، شاید هم چیزی تهش نباشِ ، یعنی نابودی ، یعنی پوچ و این چرخِ بی پایانِ و هیچ وقت این دنیا نابود نمیشه مگر اینکه طبیعت به هم بریزه ، مثل برخورد یک کره ی بزرگتر به زمین ، یا یک انفجار بزرگ آسمانی ، جنگ بین زمین و فرازمینی ها یا هر اتفاق دیگه ای... امیدوارم بعد از مرگ ما نابودی و پوچ نباشه ! چون این خیلی خیلی واسه انسان تلخ و غم انگیزِ... نمیدونم... لعنت به این زندگی ، لعنت به این دنیا ، لعنت به همه چی ! کاش اصلا نمیومدم توی این دنیای خونی و پر از ابهام که الان ... ذهنم پر از شک و تردید باشه و سر در گم باشم ... خدایا اگه هستی به داد این دنیای پر از جنگ برس ، الان کشور ما آرومِ ... در آینده ای نه چندان دور کشور ما هم با فلسطین و سوریه هیچ فرقی نمیکنه... اگر هم خدایی وجود نداره بهتر که همین الان بمیریم... حالا تهش هرچی میخواد باشه...
راستی... این فرض هم شاید باشه که این زندگی یک خواب باشه... اگه اینطورِ میخوام هرچه زودتر از خواب بیدار بشم... چون این دنیا بدترین جای ممکنه... هممون میگیم ایران ایران ولی ته دلمون میخواست آمریکا به دنیا میومدیم ! مخصوصا دختر خانما ، دختر بودن واقعا سخته توی ایران و پسر بودن هم از جهت های دیگه سخته...
ذهنم نگو ای کاش و ای کاش / جمع کن و به فکر سیر باش(سجاد - یهویی پای سیستمی زد به مغز)
ببخشید زیاد حرف زدم ، حرفایی بود که باید میزدم ... نوکرم مرسی که خوندین - سجاد
در نیاد اشکت...
کسایی که نمیخوان حقیقتو قبول کنن این چند بیت شعرو نخونین و آهنگو دانلود نکنن، ولی درصد حقیقت این آهنگ 100 درصدِ :
****
تکلیفو روشن کنید، چقدر شما پستید
خداییش تو خو*ر ک*ه بازی همه زبردستین
معرفت کشکِ، بهتر از خودتو نمیتونی قبول کنی
میگیریش به پشمت
میگی این ایراد داره از ک*ن سوزیِ ، از خشمه
در نیاد اشکت
تلاش کنی تو هم یه روزی میشی مث همون پشمِ
پوریا پوتک - 2 رو - آلبوم چنگار 3
"یه عشق نقره ای" یه جعبه پاپ کورن
ترجیح میدیم بگن اوباشیم
تا عین تو گرد و تو خالی مثل O باشی
****
"یه عشق نقره ای" یه جعبه پاپ کورن
نه! نه! نه! تو نیستی هاردکور
جواب آماده ست قبل سؤالای بازپرس
خودمونیم ، پر پاسپورت تو داشبورد
****
فدایی(ملتفت)- یه عشق نقره ای
یک سوال !
واقعا چی می شد من آمریکا به دنیا میومدم ؟
توی طول هفته کار و درس و موزیک آخر هفته هم کنار دریا لخت با دوست دخترام و دوست پسرام ؟
مشروب میزدیم باهم ، حرفی میزدیم ، تنها نبودیم ! باو یکم واقع بین باشیم که این ایران ، ایران قبل نیست و ببخشید ببخشید ریدن توش و دیگه هم درست نمیشه !
زندگی این نیست به مولا ! زندگی کسی میکنه که توی آمریکا و اروپا و در کل کشورای پیشرفته الان کنار ساحل نشسته ، توی پارتیِ ، توی کنسرتِ ، با دوست دخترش / دوست پسرش خوش میگذرونِ!
نه مث ما بشینیم به بدبختیامون فک کنیم ! نمیگم اونا مشکلی ندارن ولی زندگی میکن!!! مطمئنم خیلی از ماها معنای زندگیو اینطوری فهمیدیم که از صب تا شب سگ دو بزنیم آخرشم هیچی به هیچی !
تفریح بیرون از شهر رفتن و قلیون و سیگار کشیدن نیست ، شمال رفتن نیست ، استخر رفتن نیست ! دختر بازی نیست ، سکس با هر دختری نیست !
نتیجه :
سیاست معنی زندگی و از ذهن مردم بردِ و زندگی کردنو غلط یاد گرفتیم . این چرخه نمیدونم کی تموم میشه و سبک این زندگی نکبتی عوض میشه؟!
بازم یک سوال : خدایا اگه هستی و وجود داری دمت گرم که مارو انداختی تو این مملکت ! حالا ایران چرا ؟ کشور همسایه ترکیه نمیتونستی بذاری مارو ؟ حداقل سخنران کمتر داره و آزادیِ!
اگه نیستی هم که هیچ... از شانس تخمی خودمون بوده که اینجا متولد شدیم.
آخر شبی مث بغض تو گلوم گیر کرده بود این حرفا کاش الان تو پارتی بودم ! کاش کنار دریا با دوستام مشروب میزدم ! کاش و کاش و هزار کاش...
بدخواه...
بد خواه چه دور و چه نزدیک زیاد دارم...
ممنونم از همشون ! چون فهمیدم پیشرفت کردم و همچنان دارم پیشرفت میکنم...
این مردم وقتی یکیو میبینن داره پیشرفت میکنه بدشو میخوان و سعی میکنن سد بشن جلو راهش!
من یک ماشینم که نه ترمز دارم نه دنده عقب ! اگه مث منی پا به پام بیا و حتی اگه میتونی از منم سبقت بگیر ! اگه نیستی پس خف باش و تماشاچی باش...
امتحانات!
این دبیرستانیا امتحاناشون تموم شده و حال میکنن من تازه داره شروع میشه امتحانام
چهارشنبه امتحان اولین امتحانمه اونم چه درس شیرینی! اندیشه اسلامی
از صبح زور زدم از 12 صفحه 3 صفحه خوندم! خدا ب خیر کنه! ولی فردا روز اخر و باس جبران کنم که امروز نخوندم زیاد!
راستی عینکی شدم رفت! دیگه عکسمو نمیذارم قیافم خیلی خنده دار شده
ماهی سیاه کوچولو
همیشه تلخ بوده خنده هاتم
کمرنگ بوده رد پات
کسی نبود توی لحظه هاتم
هرچی که داشتی تو رفت به باد
*****
یه گوشه ای شب ها
تو دل شهر تنها
که حتی خدا نمیتونه ببینه من کجام؟
تموم میشه اشکام ، امروز یا فردا
کسی هنو نفهمیدِ که چیه من گنام؟
حتی کسی نی که وایسِ پای حرفش
اصن حس میکنی که دیگه بهم ریختِ شهر
میگی دوست دارم برم روی برج
بعد جند قطره گریه کنم به شب خیره شم
همه بهت میگن آخ که چقدر ساده ای
دلت تنگ شده واسه خودِ واقعیت
اما حقیقت این چیزیِ که هستی
حالا وقتشِ تو خیابونا راه بری...
*****
اشک آن و وحید امینی - ماهی سیاه کوچولو
سجاد : امروز ... جمعه... خیابونارو با این آهنگ خسته کردم...